کد مطلب:50515
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
وقتي قرآن مي خوانم فكر مي كنم كتاب ساده اي است، چرا؟
1- قرآن كريم كتاب هدايت همه انسان ها در همه دوران ها است {A{/Bما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ {w2-6w}{I68:52I}/}A}، {V(قلم، آيه 52)V} {A{/Bما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ {w2-6w}{I34:28I}/}A}، {V(سبأ، آيه 28)V}. بنابراين رسالت پيامبر(ص) جهان شمول و ابدي است و كتاب او جهاني و جاودانه است و قوم او همه اقوام بشر هستند. 2- با توجه به جهاني و ابدي بودن قرآن زبان قرآن نيز جهاني است و براساس فرهنگ خاصي نيست. زبان قرآن، زبان فطرت است كه مشترك بين تمام انسان ها است {A{/Bفَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اَللَّهِ اَلَّتِي فَطَرَ اَلنَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اَللَّهِ ذلِكَ اَلدِّينُ اَلْقَيِّمُ {w1-17w}{I30:30I}/}A}، {V(روم، آيه 30)V}. 3- مقصود از زبان قرآن، لغت و ادبيات نيست بلكه در مفاهيمي است كه در قالب زبان عربي بيان گشته است، لذا سلمان فارسي، صهيب رومي، بلال حبشي، اويس قرني، عمار و ابوذر حجازي همگي شيفته قرآن مي شوند. 4- هر چند زبان قرآن (زبان فطرت) آشناي براي همگان است ولي موانعي جلوي فهم قرآن را مي گيرد كه مهمترين آن استكبار مي باشد {A{/Bسَأَصْرِفُ عَنْ آياتِيَ اَلَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي اَلْأَرْضِ {w1-7w}{I7:146I}/}A}، {V(اعراف، آيه 146)V} و تقوا شرط فهم قرآن است {A{/Bوَ اِتَّقُوا اَللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اَللَّهُ {w137-142w}{I2:282I}/}A}، {V(بقره، آيه 282)V}. 5- مفاهيم قرآن با فطرت انسان همخواني دارد ولي اين به معناي سطحي بودن آن نيست بلكه حقايق عميقي توسط قرآن بيان شده است {A{/Bإِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً{w1-5w}{I73:5I}/}A}، {V(قمر، آيه 17)V}. 6- حقيقت قرآن داراي مراتبي است كه از مقام «لدن»، {V(زخرف، آيه 4)V} تا مرحله لفظ «عربي مبين» امتداد دارد. بعضي از مراحل بلند آن در دسترس فكر و علم حصولي صاحب نظران نيست زيرا از سنخ مفهوم و ماهيت نمي باشد. اين مراحل را تنها با عروج انسان به آن موطن رفيع مي توان دريافت اگر «نماز معراج مؤمن است»، {V(بحار، ج 79، ص 303)V} به دليل آن است كه انسان را عروج مي دهد و زمينه دريافت حقايق بلند قرآن را ايجاد مي كند. در روايات متعدد تأكيد شده كه قرآن ظاهر و باطني دارد، {V(وسائل الشيعه، ج 27، ص 192، انتشارات آل البيت)V}. در برخي روايات هفت باطن براي قرآن شمرده شده است (تفسير صافي، فيض كاشاني، مقدمه هشتم). البته مقصود عدد مخصوصي نيست. از امام صادق(ع) روايت است كه «خداي عز وجل معارف خود را در قرآن كريم به چهارگونه بيان فرموده است به صورت عبارت و لفظ صريح، اشاره، لطايف و حقايق عبارات آن براي فهم توده مردم است و اشارتش براي خواص و لطايف آن براي اوليا و حقايق آن براي انبياي الهي است. بنابراين قرآن چشمه جوشان معرفت است كه همگان را سيراب مي كند هر چند هر كس به اندازه سعه و جودي و مراتب صعوديش از آن بهره مند مي گردد. خلاصه سخن آن كه از معجزات الهي فرستادن قرآني است كه براي همگان قابل فهم است و شايد در نظر ظاهري بسيار ساده هم به نظر آيد ولي حقايق قرآني داراي مراتبي است كه از آن به باطن تعبير مي شود رسيدن به باطن قرآن نياز به رياضت هاي فكر و روحي بسيار دارد تا ظرف وجودي انسان پذيراي اين حقيقت عالي باشد. پس ساده بودن ظاهر قرآن به دليل زبان فطرت آن و از عوامل جهاني بودن آن است ولي به معناي ساده بودن همه حقيقت قرآن نيست بلكه دست يابي به باطن قرآن قابليت ها مي خواهد. پيرامون اين بحث نگاه كنيد قرآن در قرآن، تفسير موضوعي قرآن كريم، آيت الله جوادي آملي، بخش پنجم، فهم قرآن، انتشارات اسراء.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.